سال ساخت: 1354

يك چريك به نام قدرت ميزباني پس از سرقت از بانك از رفقايش جدا مي شود و با پيكري زخمي خود را به دوست ايام كودكي اش سيد رسول مي رساند. سيد رسول معتاد است و برنامه هاي تماشاخانه اي در لاله زار را اعلام مي كند و همسرش فاطي بازيگر تماشاخانه است. قدرت در خانه سيدپناه مي گيرد و فاطي از او پرستاري مي كند. سيد تحت تاثير قدرت، ابتدا در مقابل صاحب خانه زورگوي شان و عباس يكي از بازيگران تماشاخانه كه مزاحم فاطي است، مي ايستد و بعدا صفر هرويين فروش را كه او را به اعتياد كشانده از پا در مي آورد و سپس پول هايي را كه نزد قدرت است به رفقاي او مي رساند. پليس كه در جست و جوي قدرت است رد او را در خانه سيد مي يابد و خانه را محاصره مي كند. سيد با اجازه پليس پيش قدرت مي رود تا او را وادار به تسليم كند، اما قدرت مقاومت مي كند و پليس خانه را به گلوله مي بندد و هر دو را از پا در مي آورد.